loading...
savor
hamed kazemi بازدید : 2 دوشنبه 19 خرداد 1393 نظرات (0)

 

دخترجوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.

نامزد وی به عیادتش رفت و در میانصحبت هایش از درد چشم خود نالید.

بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.

موعد عروسی فرا رسید.

زن نگرانصورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.

همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

20سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،

مرد عصایش را کنار گذاشتو چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.

مرد گفت: من کاری جز شرط عشقرا به جا نیاوردم.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما درمورد این وبلاگ چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 55
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 58
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 46
  • بازدید کلی : 2,078